از وقتی کورو، گربهی سیاه آواره سر راه شیروتا ماهیرو سبز میشه، زندگی شیروتا دیگه رنگ آسایش نمیبینه. کورو یک گربهسیاه معمولی نیست، خونآشام خادمه. ماهیرو از اون آدماست که آسه میاد و آسه میره، به کسی هم کاری نداره و تا جای ممکنه از دردسر دوری میکنه. اما چشمتون روز بد نبینه، بیچاره از بخت بدش درگیر اتفاقی شد که باعث تنشی تمامعیار بین خونآشامها و انسانها میشه.
این انیمه با تلاش برای "عمیق" بودن فرض "دوستی"، خودش رو بیش از حد جدی می گیره و بدین ترتیب به طرز وحشتناکی شکست می خورد و شخصیت ها بر مبنایی مانند «تو من رو دوست خودت میدونی» غیرمنطقی عمل می کنند. خود شخصیت ها بی تفاوت ظاهر می شوند ولی سعی می کنند با داستان یا انگیزه های تک لایه شون عمیق تر باشند که باعث خنده دارتر شدن نتیجه میشه.
راستشو بخواین بعد از چهار قسمت از دوازده قسمت، حتی نمی توانستم به یاد بیاورم که طرح داستان چیست و حتی اهمیتی هم ندادم، زیرا به نظر می رسید که آنها حتی به خودشان هم اهمیت نمیدهند. اگر دوست دارید تا زمانی که چیزی در حال حرکت است به صفحه خود خیره شوید، می توانید این انیمیشن را تحمل کنید:)
درمورد داستان، این یه سری کلیشه است که خیلی ها قبلا دیده اند. دانش آموز عادی دبیرستان با چیزی ماوراء طبیعی روبرو می شود و به دنیایی کاملاً متفاوت کشیده می شود.
از حق نگذریم انیمیشن فوق العاده است و طراحی شخصیت ها زیبا و مورد علاقه من است. رنگ های روشن، طراحی شخصیت های متمایز به گونه ای که در مورد اینکه کیست گیج نشوید همه چیز در این مورد جای شکایت باقی نمی ذارد. اگر از انیمه هایی با سبک هنری زیبا و رنگ های روشن لذت می برید، انیمه ای مانند این که تا حدی «عمیق» است اما همچنان صحنه های خنده دار و سرگرم کننده را به ارمغان می آورد، گزینه خوبی میتونه براتون باشه.