Towa برای نجات ستسونا و نابودی موجودات دنیای پس از مرگ، از انرژی محدود Tenseiga استفاده میکند و سپس بیهوش میشود. توتوسایی به صحنه میرسد، ناگینتای شکسته را دوباره میسازد و تیغه جدید را «يوکاری نو تاچيكيری» نامگذاری میکند. ستسونا از خواب بیدار میشود و از آن برای نابودی تمام اهریمنها استفاده میکند. توتوسایی قبل از رفتن به ستسونا هشدار میدهد که زنده بماند. در حالی که توا بهبود مییابد، توتوسایی به ستسونا دستور میدهد تا ریشه عرفانی کیو یو کن را از درخت دو هزار ساله ماگنولیا بوکسنو پیدا کند و توا شمشیر را جایگزین کند...
این فصل دقیقا از همان نقطه حساس فصل اول شروع میشود؛ جایی که با یک تعلیق بزرگ به پایان رسید. نویسندگی فصل اول در ابتدا پراکنده بود، اما در انتها درست شد و در طول فصل دوم بهتر هم شد. آرک اول این فصل شگفتانگیز است و حتی پس از پایان این آرک (حدود قسمت 12)، داستان برای چند قسمت با ریتم قوی به پیش میرود. در ادامه هم انیمه به خوبی طی می شود و مشکل اتفاقاتی است که در طول 5 قسمت پایانی رخ می دهد. شخصیتها به راحتی نظر خود را عوض میکنند. اتفاقات خیلی سریع جدی می شوند و کنترل اوضاع از دست خارج می شود. نقطه برجسته این قسمتهای پایانی، سشومائو است. بدون اسپویل باید گفت، او در میان تمام این آشفتگی ، بار انیمه را به دوش میکشد.
بخش زیادی از پیشرفت شخصیتها برای سرعت بخشیدن به پایان داستان فدا شده اند؛ اما بیشتر آنها مسیر رشد خوبی را طی میکنند و در پایان از بابت سشومائو خوشحال میشوید. شخصیتهای دوست داشتنی دیگر زیرو و ستسونا هستند و پیشرفت آنها نیز عالی است. اینویاشا و کاگومه نسبت به فصل اول حضور بیشتری دارند.
تمرکز اصلی این انیمه بر روی داستان آن است و صحنههای مبارزه آنقدر زیاد نیستند که در فصل اول شاهدش بودیم. مبارزات مهم در قسمت اول فصل دوم قابل قبول هستند و مبارزات نهایی در انتها راضی کننده اند.