همه چیز وقتی شروع می شه که گوکودو یه کیسه از یه فالگیر میدزده با این تصور که توش یه جواهر هست. به جاش، یه سنگ توش هست که ازش یه جن ظاهر میشه. جن سه آرزوی رایج رو برای گوکودو برآورده می کنه، اما ضدقهرمان ما خیلی روی آرزوهاش فکر نمی کنه. گوکودو به آرزوهاش میرسه اما نه به اون شکلی که انتظارشو داره. بهترین چیزی که اون از آرزوهاش به دست میاره هونو نو ماکن، یه شمشیر جادوییه که به صاحبش این امکان رو میده تا حملات آتشین انجام بده و میشه اونو از هر جایی توی دنیا احضار کرد. حتی با وجود این شمشیر جادو شده، گوکودو احترام و اعتبار زیادی به دست نمیاره. او توسط جن به یه زن تبدیل میشه، که خودش هم یه تغییر شکل دهندست. اون توسط روبته لا لاته، عشق احتمالی گوکودو که بیشترعاشق ماجراجویی و کارائوکی هست که بهتر از گوکودو عمل می کنه. مدام تو سر گوکودو می زنن، مخصوصا فالگیر این کارو می کنه که در ظاهرا برای آزار گوکودو مجددا در سری حاضر میشه. بعدا در این سری، اون یه دستیار دیگه هم می گیره و اون جادوگر شرور سابق پرنس هست که خوش تیپ تر و زن پرست تر از گوکودو هست(منبع: انیم انفو).
مایل به دریافت آخرین اطلاعیه های سایت؟